✶ این مقاله به زبان English هم در دسترس است.
چه تعداد از زنان ایران در بخش غیررسمی اشتغال دارند؟
تعدادشان احتمالاً میلیونها نفر است. آنها چرخ اقتصاد را در دورانهای سخت در حرکت نگه میدارند و اغلب سلامت، رفاه خانواده و ثبات مالی خود را به خطر میاندازند. با این حال دستمزد کمتری دارند، مورد استثمار قرار میگیرند و به طور عمده در سرشماریهای رسمی نادیده گرفته میشوند.
«کار ما به طور کلی بیشتر از کار مردان است، اما دستمزد ما همیشه کمتر است.»
کارگر مزرعه برنج، ۴۳ ساله، گیلان
برای اهل سنت کار پیدا کردن، بهویژه در بخش دولتی یا شرکتهایی که متعلق به دولت هستند، بسیار سختتر است.
فروشنده لوازم آرایشی، ۴۱ ساله، مریوان
حقوق کفاف کرایه خانه و مخارج فرزندم را نمیدهد. دخترم وقتی کوچک بود نمیتوانست به مهدکودک برود، چون من توانایی پرداخت هزینهی ثبت نام را نداشتم.
حسابدار/حسابرس، ۴۱ ساله، مکان نامشخص
طبق بررسی دادههای عمومی موجود، حداقل یک و نیم میلیون نفر از زنان شاغل ایران در بخش «غیررسمی» اشتغال دارند. این بخش که به شکل گستردهای به عنوان شکلی غیررسمی از اشتغال تعریف شده است محدودهی خاکستری اقتصادیای را در بر میگیرد که فاقد ساختار و امنیت کاری بخش دولتی و خصوصی است و شامل طیف وسیعی از فعالیتهاست: از مشاغل معمول شهری مانند آرایشگری و مغازهداری گرفته تا فعالیتهای سنتی و روستایی مانند تولید صنایع دستی در خانه و کار کشاورزی. (به طور جداگانه بیش از ۹۰ درصد کارگران ایرانی، از جمله زنان، بر اساس قراردادهای ۸۹ روزه استخدام میشوند که آنها را از حقوق و مزایای قانونی محروم میکند. بسیاری از آنها برای نهادهای عمومی یا نیمه عمومی کار میکنند.)
زنان شاغل در این حرفهها در یک چیز مشترکاند: بانک جهانی آنها را به عنوان «کارگران حساب-شخصی» تعریف می کند، یا افرادی که برای خود یا با یک یا چند شریک کار می کنند، به کار در انواع مشاغل تعریفشده به عنوان «مشاغل خود اشتغالی» مشغولاند و هیچ کارمندی برای آنها به طور مداوم کار نمیکند.
بر این اساس، این نوع کار امنیت قانونی، مزایای اجتماعی و بهداشتی و تضمین دستمزد اشتغال رسمی را ندارد. علاوه بر این، کارگران مشغول به کار در این بخش گستردهی اقتصادی گروهی منسجم را تشکیل نمیدهند و به همین دلیل ساماندهی تشکلهای کارگری سازمانیافته را از دیگر کارگران دشوارتر مییابند. (با این حال برخی از آنها در گروههای غیررسمی آنلاین حقوق زنان فعال هستند که در واقع به نوعی مثل اتحادیهها عمل میکنند.)
با وجود تمام این مشکلات هنوز اشتغال غیررسمی در بازار کار محدودکنندهی ایران به طور فزایندهای رایج است، جایی که کمبود موقعیتهای شغلی باعث رواج «پارتیبازی» برای دوستان و آشنایان میشود. این امر به ویژه در مورد زنان صادق است چرا که ورود آنها به بازار رسمی کار با مانع تبعیض جنسیتی، چه به صورت تبعیضهای قانونی و چه به صورت عدم حمایت سیستم مردسالارانه از آنان، روبروست.
حسابداری ۴۱ ساله می گوید: «من از رئیس بخش درخواست رسمی دادم، اما با وجود اینکه چندین مرد که در بخش غیررسمی با من شروع به کار کردهاند اکنون رسمی شدهاند، درخواست من رد شد.» او میگوید: «رئیس بخش به من صریحاً گفته بود که اگر نمیخواهید، میتوانید اینجا را ترک کنید. من فقط در شرایط قانونی غیررسمی میتوانم اینجا کار کنم.»
در نتیجه چنین تبعیضهایی، اشتغال غیررسمی زنان شاغل را در برابر استثمار، از دست دادن شغل، بیثباتی مالی و شرایط ناایمن کاری آسیب پذیرتر میکند. فقدان حمایتهای اجتماعی که جزءِ ذاتی چنین شرایطی است و همچنین عدم دسترسی به خدمات مراقبت از کودکان و خدمات بهداشتی، موقعیت اجتماعی و اقتصادی آنها را بیشتر تضعیف میکند.
نویسندگان مقالهای در سال ۲۰۱۹ در دانشگاه تهران در مورد تجربهی زنان کارگر در بخش غیررسمی اقتصاد ایران مینویسند: اشتغال غیررسمی مکانیسمی برای بقا است. اگرچه این نوع اشتغال به شدت آنان را به حاشیه میراند، اما وقتی زنان وارد بازار کار میشوند، اشتغال غیررسمی مهمترین گزینه برای آنهاست.
دادههای موجود نشان میدهد که تنها زنان پس از تلاش برای کار گرفتن در تمام گزینههای دیگر وارد این نوع اشتغال میشوند. تهرانبیرو در طی سی مصاحبه با زنان کارگر این بخش با زنان متعددی در محدودهی سنی چهل سالگی روبرو شد که طلاق گرفتهاند و برای کسب درآمد وارد بازار کار غیررسمی شدند. با این حال، این درآمد اغلب ناکافی است و باعث می شود اکثر آنها برای حمایت بیشتر به خانوادهی خود وابسته شوند.
چه تعداد از زنان در بخش غیررسمی ایران مشغول به کار هستند؟
بر اساس داده های سال ۲۰۲۲ از سازمان بین المللی کار، اشتغال آسیبپذیر در جمهوری اسلامی ایران ۳۹,۶ درصد نیروی کار را تشکیل میدهد و اکثر این کارگران دارای وضعیت «حساب-شخصی» هستند. سازمان بین المللی کار میگوید: «کارگران حساب-شخصی و کارگران خانوادگی درآمد و امنیت شغلی کمتری دارند و سیستمهای حمایت اجتماعی و مقررات اشتغال کمتر آنها را پوشش میدهد.»
— به گزارش مرکز آمار ایران، تعداد افراد شاغل در شهریور سال گذشته به ۲۴٬۳۰۵٬۷۱۴ نفر رسید.
— به گزارش بانک جهانی، سطح کلی فعلی اشتغال زنان در ایران ۱۵,۷ درصد است. این به آن معناست که طبق آمار موجود، در حال حاضر حدود ۳,۸۱۵,۹۹۷ زن در ایران مشغول به کار هستند. با این حال، این درصد احتمالاً میلیونها زن فعالتر از نظر اقتصادی را که در سرشماری رسمی در طبقهبندی اشتباه قرار گرفتهاند یا گزارش نشدهاند در نظر نمیگیرد.
سازمان بینالمللی کار تخمین میزند که ۳۹,۶ درصد از کل کارگران در ایران به صورت غیررسمی استخدام میشوند. این برابر با ۱,۵۱۱,۱۳۴ زن است.
زنان شاغل در بخش غیر رسمی در کدام قسمتهای اقتصاد فعالاند؟
دادههای موجود نشان میدهد که بیشترین درصد (۴۵,۴۸ درصد) از زنان شاغل غیر رسمی در بخش خدمات در مناطق شهری کار میکنند.
روشتحقیق: ما با به کار گرفتن نسبت شهری به روستایی در ایران (۷۵,۹۴ درصد) بر اساس شاخص توسعه انسانی سال ۲۰۱۹ سازمان ملل متحد و اعمال کردن این نسبت بر تعداد کل زنان شاغل غیررسمی (۱,۵۱۱,۱۳۴ نفر) به این رقم رسیدیم. این رقم تعداد کل زنان غیررسمی شاغل و ساکن شهری (۱,۱۴۷,۵۵۵) را به دست میدهد. سپس با استفاده از دادههای مرکز آمار ایران مشخص شد که در سال ۱۳۹۵، ۵۹,۹ درصد از جمعیت شهرها در بخش خدمات مشغول به کار بودهاند. بر اساس این محاسبه، به این نتیجه رسیدیم که ۶۸۷,۳۸۵ زن ساکن شهرها در بخش خدمات اشتغال غیررسمی دارند. این رقم ۴۵,۴۸ درصد از کل تعداد زنان غیررسمی شاغل در ایران است.
۲۰,۷ درصد دیگر از زنان شاغل غیر رسمی در صنایع دستی و کسب و کار مرتبط با آن کار میکنند.
روشتحقیق: با استفاده از داده های مرکز آمار ایران از سال ۱۳۹۷ به این عدد رسیدیم. این دادهها نشان می دهد که ۲۰,۷ درصد از کل زنان شاغل (یا ۷۸۹,۹۱۱ زن) در «صنایع دستی و کسب و کار مرتبط با آن» کار میکنند. از این تعداد، حداقل ۳۹,۶٪، یا در مجموع ۳۱۲,۸۰۴ زن، طبق آمار سازمان بینالمللی کار، مشغول به کار غیررسمی هستند.
علاوه بر این، حدود ۱۸ درصد از زنان شاغل غیر رسمی در بخش کشاورزی کار میکنند.
روشتحقیق: با استفاده از دادههای کنونی بانک جهانی به این رقم رسیدیم. این دادهها حاکی از آن است که ۱۸,۲ درصد یا ۶۹۴,۵۱۱ نفر از کل زنان شاغل در ایران در بخش کشاورزی فعال هستند. از این تعداد، طبق آمار سازمان بین المللی کار، حداقل ۳۹,۶ درصد یا در مجموع ۲۷۵,۰۲۶ نفر از زنان شاغل در ایران به صورت غیررسمی اشتغال دارند.
با این حال گزارشهای مختلف حاکی از آن است که بسیاری از زنان روستایی علیرغم مشارکت فعالشان در کشاورزی و دامپروری، از نظر آماری به عنوان خانهدار شمرده میشوند. مقاله اخیر استیمسون اشاره به این دارد که ۲۰ درصد زنان شاغل در ایران در بخش کشاورزی هستند.
درآمد کمتر و به حساب نیامدن
کسانی که تهرانبیرو با آنها مصاحبه کرده است و همچنین پژوهشگران دانشگاهی مختلف نتیجه میگیرند که مشارکت زنان در بخش غیررسمی ممکن است به شدت کم گزارش شده باشد. فاطمه اعتماد مقدم در مقالهای در سال ۲۰۰۹ در مجله مطالعات ایرانی نوشته است که بسیاری از فعالیتهای سنتی زنان که منجر به تولید کالاهای کشاورزی قابل فروش میشوند، به طور گسترده توسط بخشی از زنان روستایی انجام میشود که خانهدار محسوب شده و به همین دلیل در سرشماری گزارش نشدهاند. وضعیت در مناطق شهری مشابه مناطق روستایی است، جایی که زنانی از تمام اقشار اجتماعی اشتغال غیررسمی دارند. غالباً، آنها در سرشماری به اشتباه به عنوان خانهدار طبقهبندی میشوند، چرا که دستهبندیها تنها کار خارج از خانه را کار محسوب میکند.
نسیم توکل، عضو اتاق بازرگانی تهران اخیراً به رسانههای داخلی ایران گفت: «يکی از بزرگترين مشکلاتی که دغدغه جامعه زنانی که فعال اقتصادی هستند اين است که متاسفانه هنوز مرجعی متولی اين نشده که اگر موضوع فعاليت اقتصادی يا سهم زنان در توسعه پايدار اقتصادی مطرح میشود، متولی بپذيرد که آمار و ارقام درستی را با توجه به شاخصهای درست اعلام کند.» او ادامه داد که «معاونت زنان و خانواده وجود دارد اما بخش اقتصادي در آن بسيار کمرنگ است و بيشتر برنامههای حمایتی است که برای توسعه کارآفرینی يا پرداخت به مشکلات زنان است… اتاقهای بازرگانی و نهادهای مشابه مانند نهادهای صنفی ممکن است آمارهايی را منتشر کنند که برای مثال در اين سال فلان تعداد زن کارت بازرگانی گرفتهاند اما من به ضرس قاطع میگويم که داشتن کارت بازرگانی به معنای فعال اقتصادی بودن نيست.» توکل گفت: «وزارت ارتباطات هم آمار بالایی را منتشر میکند ولی وقتی سراغ اين زنان میرويم میبينیم فقط عضو هيئت مديره نهادهای خصوصی اقتصادی هستند يا اينکه همسران دولتی آنها به نام اين زنان مجوز گرفتهاند. شهرکهای صنعتی آمار قابل توجهی از زنان فعال اقتصادی میدهند ولی وقتی با اين زنان تماس میگيريم میبينيم در منزل نشستهاند اما اسما عضو يک سهامی عام يا سهامی خاص هستند.»
تحقیقات دانشگاهی موجود نشان می دهد که زنان بیشتر بخش خدمات و کشاورزی شاغلاند. پژوهشی در سال ۲۰۲۱ با عنوان بخشبندی بازار کار رسمی در مقایسه با بازار کار غیررسمی در ایران، بر تفاوتهای دستمزد در بازار کار ایران، به ویژه بین بخشهای رسمی و غیررسمی پرداخته است. این پژوهش از دادههای نظرسنجی درباره خانوارها از سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۰۶، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۶ برای بررسی ساختارهای دستمزد و ویژگیهای بخش غیررسمی استفاده میکند. یافتههای کلیدی این پژوهش شامل شکاف دستمزد بین بخشهای رسمی و غیر رسمی را شامل میشود. دستمزد زنان در همهی بخشها به ویژه در بخشهای خود-اشتغال کشاورزی به طور قابل توجهی پایینتر است.
اعداد و ارقام موجود دربارهی اشتغال غیررسمی زنان در هر بخش بخصوص احتمالاً در واقعیت بسیار بالاتر از آن چیزی است که ما در دست داریم، به ویژه در مناطق روستایی. دکتر رضوان مقدم، پژوهشگر، فعال حقوق زنان و فعال حقوق بشر، بر رشد ثبت نام زنان در برنامه های آموزش عالی در سراسر کشور، به ویژه در زمینههای تخصصی از جمله فناوری اطلاعات، ریاضیات و مهندسی، تاکید میکند.
مقدم به اطلاعات اخیری که لیلا فلاحتی، مدیرکل امور بین الملل دفتر امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، بیان کرده است اشاره میکند. این اطلاعات نشان میدهد که ۵۶ درصد از کل دانشجویان کارشناسی در دانشگاههای دولتی ایران زن هستند. از این دانشجویان ۶۹ درصد در علوم پایه، ۲۳ درصد در رشتههای فنی و مهندسی، ۵۲ درصد در کشاورزی و ۵۳ درصد در مطالعات پزشکی تحصیل میکنند. در طول دههی گذشته تعداد مراکز آموزش فنی و حرفهای در کشور چهار برابر شده است و زنان در حال حاضر به آموزش در ۷۸۴ رشته فنی از جمله مکانیک، کامپیوتر، الکترونیک و فناوری دسترسی دارند.
این رشد از لحاظ نظری باید با رشد کلی نیروی کار زنان مطابقت داشته باشد، اما ارقام موجود چنین فرضی را تأیید نمیکند. مقدم به زنان روستایی به عنوان نمونهی خوبی از نیروی کار فعال اما به حسابنیامده اشاره میکند.
مقدم به تهرانبیرو گفت: «زنان روستایی، نرخ مشارکت بالاتری در کشاورزی یا دامداری دارند و در فرهنگ سنتی دیرینهشان هیچ مانعی برای کار بر سر راه خود ندارند.»