✶ این مقاله به زبان English هم در دسترس است.


بر پایه‌ی تحقیقات تهران بیرو بنیادهای مرتبط با رهبر ایران، علی خامنه‌ای، درآمد قابل توجهی از خصوصی‌سازی‌ نظام بهداشت و درمان به دست آورده‌اند.

خامنه‌ای از طریق دفتر خود  بر بسیاری از نهادهای اقتصادی و نظامی کنترلی فوق‌العاده دارد.۱ در این شبکه، بنیاد شهید که در ابتدا برای حمایت از جانبازان جنگ و خانواده‌های شهدای جنگ ایران و عراق تأسیس شد، نفوذ خود را به بسیاری از بخش‌ها از جمله بهداشت و درمان گسترش داده و همچنان در این بخش تأثیرگذار است.

یکی از نهادهای بهداشتی وابسته به بنیاد شهید، سازمان پزشکی شفا—که قبلاً با نام مرکز پزشکی بنیاد شهید شناخته می‌شد—است که در سال ۱۳۵۸ تأسیس شد. طبق وب‌سایت اطلاع‌رسانی انقلاب اسلامی ۲۲ بهمن، شفا «تعداد زیادی بیمارستان‌های تخصصی و فوق‌تخصصی، درمانگاه‌های تخصصی، داروخانه‌ها و مراکز پزشکی و داروسازی متعدد» را در سراسر کشور اداره می‌کند.

امپراتوری بهداشتی بنیاد شهید همچنین شامل مرکز تصویربرداری و پزشکی مِتُد است که اخیراً به نام سازمان سلامت کوثر تغییر نام داده است. در بیانیه‌ای که در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۳ به خبرگزاری ایرنا ارائه شد، رحمت‌الله حفیظی، مدیرعامل و نایب رئیس هیئت‌مدیره مِتُد، جزئیات گسترش این مرکز را اعلام کرد و از ادغام بیمارستان‌های ساسان و خاتم‌الانبیاء در شبکه کوثر خبر داد. وی همچنین به مرکز توان‌بخشی شاخص بنیاد شهید و ادغام ۴۷ مرکز فیزیوتراپی، کاردرمانی، درمانگاه‌ها و داروخانه‌ها در مجموعه کوثر اشاره کرد و از برنامه بلندپروازانه ساخت «بیمارستان ۵۰۰ تختخوابی در اصفهان» و بیمارستان امام حسین در شیراز خبر داد.

مِتُد در حال حاضر ۱۲ بیمارستان — که بیشتر آن‌ها مراکز روان‌پزشکی هستند — ۵ مرکز ارتوپدی و پروتز، ۷ درمانگاه و ۷ مرکز خدمات بهداشتی دیگر از جمله اورژانس، داروخانه و خدمات تصویربرداری را مدیریت می‌کند. بنیاد شهید از طریق مالکیت دو شرکت بیمه تحت نظارت خود یعنی بیمه‌ی دِی، وابسته به بانک دِی، و همچنین ایمن آسایش کوثر، دامنه‌ی  نفوذ خود را بیشتر گسترش داده است. این ساختار به بنیاد شهید اجازه می‌دهد تا به گروه‌های خاص بیمه‌شده خدمات ارائه دهد و سیستمی را ایجاد کند که دسترسی به خدمات بهداشتی به طور نزدیکی با شبکه‌ی تحت کنترل این بنیاد همسو باشد.

علاوه بر این، شرکت‌های وابسته به بنیاد شهید مانند نسیم صحت راستین بر واردات تجهیزات پزشکی حیاتی سیطره دارند. تهران الکتریک که یکی از شرکت‌های تابعه متد است، تجهیزات تصویربرداری پزشکی تولید می‌کند و به طور استراتژیک بنیاد شهید را در زنجیره‌های تأمین زیرساخت‌های ضروری بهداشت و درمان ایران قرار می‌دهد.



وضعیت کنونی به شهادت‌ کارمندان

لیلا۲، سرپرست اتاق عمل است و در بیمارستان‌های دولتی و خصوصی ایران تجربه‌ی کار دارد. او دیدگاه خود را در مورد این که چگونه خصوصی‌سازی حضور نیروهای امنیتی، به‌ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، را در بخش بهداشت و درمان تشدید کرده است با ما در میان گذاشت. با واگذاری روزافزون سرویس‌های خدماتی حیاتی مانند آزمایشگاه‌ها، تصویربرداری و توان‌بخشی به نهادهای خصوصی توسط بیمارستان‌های دولتی، هم‌پوشانی فزاینده‌ای بین مدیریت بخش خصوصی و سازمان‌های وابسته به سپاه ایجاد شده است. این تغییر نه تنها ساختار نظام بهداشت و درمان را تغییر داده بلکه به سپاه اجازه داده تا نفوذ خود را به‌ویژه در محدوده‌هایی از بیمارستان‌ها که از لحاظ امنیت بیمار مهم‌اند گسترش دهد.

لیلا می‌گوید: «برای مثال، بخش دولتی که ما در آن کار می‌کردیم… بودجه‌ای نداشت یا بودجه‌ای اختصاص داده نشده بود — مثلاً تحت نظارت یک دانشگاه علوم پزشکی یا سازمان تأمین اجتماعی۳ بود. طبیعی است که به دلیل فرسودگی تجهیزات و نبود بودجه برای پرداخت حقوق پزشکان، آن‌ها بخشی از بیمارستان را به بخش خصوصی واگذار می‌کردند. سپس بخش خصوصی می‌آمد و بخشی از هزینه‌های بیمارستان را پوشش می‌داد.»

به این ترتیب، خدمات ضروری به نهادهای خصوصی واگذار شدند. این تغییر نه تنها بر تأمین بودجه این نهادهای خدماتی اثر گذاشت، بلکه به طور اساسی ساختار عملیاتی بیمارستان‌های دولتی را بازتعریف کرد. با انتقال خدمات حیاتی مانند آزمایشگاه‌ها، آسیب‌شناسی و بخش‌های تصویربرداری به پیمانکاران خصوصی، بیمارستان‌های دولتی کنترل مستقیم خود را بر این عملکردهای حیاتی از دست دادند.

جلال محمودزاده، نماینده مجلس از مهاباد، در مصاحبه‌ای با کردپرس گفت که این بی‌توجهی به بیمارستان‌های دولتی تصادفی نیست، بلکه بخشی از یک استراتژی طراحی شده است تا شرایط به نفع نهادهای پزشکی خصوصی  تغییر کند، جایی که این مقامات و سرمایه‌گذاران منافع مالی مستقیم دارند. وی گفت:

بیمارستان‌های دولتی به شرایط قدیم بازگشته‌اند، فاقد دارو، تجهیزات مدرن و حتی سیستم‌های گرمایشی و سرمایشی پایه هستند. در همین حال، بیمارستان‌های خصوصی هر روز تجهیزات و امکانات خود را گسترش می‌دهند، هزینه‌های گزافی از بیماران دریافت می‌کنند و جراحی‌های غیرضروری انجام می‌دهند تا سود خود را افزایش دهند.

مانند سایر صنایع پرسود در ایران، ساختارهای تجاری این مؤسسات بهداشتی نوظهور مملو از تعارض منافع هستند. محمودزاده افزود:

تعدادی از پزشکان و مقامات در وزارت بهداشت سرمایه‌گذار بیمارستان‌های خصوصی هستند و در جستجوی سود بیشتر، از تأمین منابع برای مراکز بهداشتی و بیمارستان‌های دولتی جلوگیری می‌کنند.

لیلا چالش‌های مربوط به نگهداری تجهیزات پزشکی به دلیل محدودیت‌های بودجه‌ای را چنین توصیف کرد:

برای مثال، دستگاه ایزوتوپ‌اسکن یا سونوگرافی داپلر و سایر تجهیزات در بیمارستان‌های بخش دولتی معمولاً بسیار قدیمی هستند. هیچ بودجه‌ای به بخش دولتی اختصاص داده نمی‌شود و [مدیریت] سعی می‌کند قرارداد بگیرد و بخش‌های سودآورتر بیمارستان مانند آزمایشگاه، پاتولوژی و تصویربرداری را به بخش خصوصی واگذار کند.

واگذاری این بخش‌های سودآور نشان‌دهنده‌ی روندی بود که در آن نقش بخش دولتی به نفع پیمانکاران خصوصی کاهش یافت و زمینه را برای تسلط نهادهای قدرتمند بر چشم‌انداز بهداشت و درمان فراهم کرد. لیلا تجربه‌ی خود را در بیمارستانی خصوصی که با چالش‌های مالی روبه‌رو بود: «در نتیجه این مشکلات، بیمارستان مجبور شد برای جذب سرمایه بیشتر مناقصه برگزار کند.»  لیلا توضیح داد که اولین فردی که پاسخ داد، یک وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که با استفاده از نفوذ مالی و سیاسی خود توانست بدون هیچ مشارکت واقعی، مالکیت بخشی از بیمارستان را به دست آورد. او تنها بخشی از تجهیزات وعده‌داده‌شده را تحویل داد — فقط به اندازه‌ای که خودش را معتبر نشان دهد — و سپس با بقیه‌ی وجوه ناپدید شد. با حفظ تمام قراردادها و مدارک به نام خود، بیمارستان را در وضعیت دشواری قرار داد که نمی‌توانست جبران خسارت کند یا اقدام قانونی انجام دهد.

«او در رشته پزشکی عمومی تحصیل کرده بود، اما به دلیل ارتباطاتی که با بانک‌هایی مانند بانک آینده داشت، توانست از طریق آن قرارداد خصوصی بودجه بگیرد و ۲۷ درصد از سهام اتاق عمل را تصاحب کند. اما او هرگز به طور واقعی در آن بیمارستان مستقر نبود.»


«او در رشته پزشکی عمومی تحصیل کرده بود، اما به دلیل ارتباطاتی که با بانک‌هایی مانند بانک آینده داشت، توانست از طریق آن قرارداد خصوصی بودجه بگیرد و ۲۷ درصد از سهام اتاق عمل را تصاحب کند. اما او هرگز به طور واقعی در آن بیمارستان مستقر نبود.»

ورود دزدسالاران

چنین مواردی استثنایی نیستند. لیلا اشاره کرد که بسیاری از پزشکان شاغل در بیمارستان‌های خصوصی و کسانی که از مراکز دولتی به این بیمارستان‌ها منتقل شده‌اند، با شبکه‌های دزدسالار مرتبط هستند. این افراد به فعالیت‌های غیرقانونی از جمله قاچاق دارو و دور زدن تحریم‌ها مشغول‌اند. با توجه به این‌که اکثر بیمارستان‌ها با سپاه پاسداران قرارداد دارند، این پزشکان اغلب به دور از چشمان ناظران عمل می‌کنند، زیرا نام آن‌ها در فهرست‌های تحریم نیست.


یکی از نمونه‌های برجسته‌ای که لیلا ارائه داد، بیمارستان میلاد، یکی از بزرگ‌ترین مراکز درمانی تهران، بود. با گذشت زمان، بخشی از مالکیت این بیمارستان به بخش خصوصی منتقل شد و برخی از بخش‌ها — مانند رادیولوژی و تصویربرداری — به نهادهای خصوصی مانند همای سعادت روشن واگذار شد. این تعاونی اکنون بخش‌هایی از جمله رادیولوژی، سی‌تی‌اسکن و سایر خدمات تصویربرداری و همچنین خدمات توان‌بخشی برای بیماران نیازمند به فیزیوتراپی را مدیریت می‌کند.
با این حال، همه قسمت‌های بیمارستان میلاد تحت مالکیت بخش خصوصی نیستند. یک استثنای مهم، طبقه هفتم بیمارستان است که به طور غیررسمی به عنوان بخش انتفاضه شناخته می‌شود و به طور انحصاری تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. این بخش بسیار محدود به بیماران لبنان و فلسطین که با هلیکوپتر برای مراقبت‌های تخصصی منتقل می‌شوند، خدمات ارائه می‌دهد. بخش انتفاضه مستقیماً تحت نظارت سپاه اداره می‌شود و به‌طور کامل سیستم تأمین اجتماعی را دور می‌زند.


لیلا در ادامه از بهره‌کشی کارکنان بیمارستان گفت که اغلب چندین شیفت کاری با دستمزد پایین کار می‌کردند، در حالی که سیستمی در جریان بود که پزشکان را بر سایر کارکنان ترجیح می‌داد. «شروع به فروش سهام کردند و شرطشان این بود که فقط پزشکان بتوانند این سهام را بخرند. به هیچ‌کس دیگری اجازه خرید نمی‌دادند.»

لیلا ابراز نگرانی کرد که بی‌عدالتی‌های مشابهی در سراسر سیستم همچنان جاری است: «بی‌عدالتی نسبت به کارمندان، چه پرستاران، چه کارکنان بیمارستان یا سایر افراد همچنان ادامه دارد. زیرا وقتی که به بخش خصوصی واگذار می‌شود، بخش خصوصی به طور کامل حقوق کارکنان را پرداخت نمی‌کند. آن‌ها یک قیمت پیشنهادی به بیمارستان ارائه می‌دهند، آن را می‌برند و پس از پیروزی و شروع به کار در بیمارستان، تمام قوانین را رعایت نمی‌کنند و هیچ‌کس بر آنها نظارت نمی‌کند.»

  1. به گفته حسین فدایی، که در سال ۲۰۱۷ به عنوان بازرس ویژه رهبری منصوب شد و پیش‌تر افسر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نماینده مجلس بوده است، دامنه‌ی نظارت دفتر رهبری شامل نهادهایی مانند بنیاد مستضعفان، آستان قدس، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد برکت و کمیته امداد، حوزه‌های علمیه تأثیرگذار در قم و مشهد، شورای عالی حوزه‌های علمیه و شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه می‌شود. حتی غول‌های رسانه‌ای مانند کیهان و اطلاعات نیز تحت این نظارت قرار دارند.
  2. این نام توسط سردبیر عوض شده است
  3. تحقیقات قبلی تهران‌بورو نشان داده است که شستا)شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی) یا صندوق سرمایه‌گذاری تأمین، در ۳۶ شرکت از ۱۰۰ شرکت برتر ایران و همچنین ۲۷ شرکت از ۵۹ شرکت برتر نفتی ایران سهام دارد. این شرکت تحت مالکیت دولت است، اما در شرکت‌هایی که در آنها نیروهای مسلح، بنیاد تعاون سپاه و ستاد اجرایی فرمان امام و دیگر بنیادها به‌طور مشترک مالکیت دارند، سهامدار است. به این ترتیب، شستا خود به ابزاری برای فساد تبدیل شده و حلقه‌ای مهم در زنجیره‌ی ساختارهای مالکیتی پیچیده‌ای است که جریان پول را از منابع عمومی به دست بخش خصوصی وابسته به رژیم هدایت می‌کند.

مقالات اخیر