خودی / غیر خودی

این اصطلاحی است که منتقدان جمهوری اسلامی برای توصیف رفتار آن در حذف دگراندیشان و نیز برقراری گزینش‌ها در استخدام‌های دولتی و دانشگاهها ساخته‌اند. در سال‌های نخستین انقلاب خودی و غیر خودی تقسیم‌بندی سیاسی در زبان اسلامگرایان بود که نیروهای اسلامگرای پشتیبان روح‌الله خمینی را خودی (یا حزب اللهی) می دانست و نیروهای سکولار (اعم از ملی، چپ، و مارکسیست) و اسلامگرایان مستقل از خمینی را غیرخودی می‌نامید.

این تقسیم بندی به تدریج دچار تغییر شده است و منتقدان درون حکومتی مانند اصلاح طلبان از اینکه آنها از دایره خودی‌ها کنار گذاشته شده‌اند ناراضی و گلایه‌مند شدند اما به لحاظ دسترسی به رانت و امکانات شغلی و اقتصادی هنوز دایره خودی‌ها همان دایره‌ای است که در اوایل تشکیل جمهوری اسلامی بوده است. سیدعلی خامنه‌ای البته گاه به ضرورت منتقد این تقسیم بندی بوده است اما او به جای خودی از انقلابی یا حزب اللهی استفاده می‌کند و در تعریف او حلقه انقلابیون محدودتر و تنگ‌تر از خودی‌هاست زیرا به طرفدارانش محدود می‌شود.

مثال

خودی و غیر خودی در اسلام و نظام اسلامی

رسالت، ۱۵ دی ۱۳۸۸

زبان ایدئولوژیک و جانبدارانه

این کلمه یا عبارت جانبدارانه و ایدئولوژیک است و بیان آن در خبرنویسی و گزارش‌نویسی جایز نیست مگر آنکه در نقل قول مستقیم آمده باشد.